گندم شیر و شال دُر کردن؛ از آیینهای شب چله
رفتن به پشتبام منازل و طلب تنقلات شبچله از همسایگان «شال دُر کردن» و همچنین تهیه گندمشیر بهعنوان یکی از مهمترین تنقلات شبچله در شب یلداست که امروزه تا حدود زیادی به فراموشی سپرده شده است.
ریشه
آیین شب یلدا که به «شب چله» شهرت دارد، ممکن است به هزاره سوم و چهارم پیشاز
میلاد برگردد، یعنی تاریخی نزدیک به ۵ تا ۶ هزار ساله دارد.
خواندن دیوان حافظ و تفال به آن، شاهنامه فردوسی و داستانسرایی از آدابی
است که در شب یلدا زینتبخش محافل گرم مردم بوده و از محبوبیت ویژهای نیز نزد مردم
برخوردار است.
رفتن به پشتبام منازل و طلب تنقلات؛ از آداب شب یلدا
شب چله یک اتفاق است که بهطور مستقیم با جغرافیا، فضای آب و هوا و شب و روز در ارتباط است و از واقعیتهای علمی بوده و خرافی نیست، در فرهنگ ما زمستان کوچک و زمستان بزرگ داریم که همه با یکدیگر شروع میشوند و بعد شروع خیلی از این اتفاقات زمین، گرما و سرمای زمین از شب چله شروع میشود.
صله ارحام در شب چله
یکیاز
مناسک این آیین جمع شدن و در کنار یکدیگر و بزرگترها بودن است که در آیین اسلام
مورد تأکید قرار گرفته است و از آن بهعنوان صله ارحام یاد شده است؛ لذا در آیینهایی
مانند عید نوروز و شب چله این عمل را داریم.
در شب چله یک رسم دیگر به نام «شال دُر کردن» یا همان انداختن شال در خانه
همسایه را داشتند که اینکار توسط پسران کوچک هر خانواده انجام میشد، به اینصورت
که پسر بچهها بر سر پشتبام خانهها رفته و شال یا چادری را به داخل حیاط خانه
دراز میکردند، و شعر میخواندند و هر خانه بهواسطه وسع مالی و چیزهایی که در
خانه داشت چیزی را درون شالهایی که از پشتبام آویزان شده بود میگذاشتند و
چیزهایی را که از سر پشتبامها جمع میکردند برای افرادیکه فقیر بودند، میبردند.
گندم شیر ؛ از تنقلات شب یلدا
در شب
چله «گندم شیر» مىخورند که گندمى است که در شیره مىخیسانند و ادویه و نمک را با آن مخلوط مىکنند؛ سپس آنرا روى
ساج برشته مىکنند و همراه خلال بادام، گردو، کشمش، سیاهدانه و کنجد مخلوط مىکنند
و مىخورند.
که هرکدام از اینها نماد چیزی هستند، بهعنوان مثال انتخاب گندم بهعنوان
کشت و حیات بوده است و البته همه این تنقلات در دسترس بودهاند.
امروزه رونق سفره ما بیشتر شده اما آیین و باورهای دیروزمان را فراموش کردهایم
یا کمرنگ شده است، دیگر آن شبنشینیها و کنار یکدیگر بودن را نداریم و از شب چله
فقط پرداختن به شکم باقی مانده است، امیدواریم روزی برسد که آنچه که
حُسن آیین است را حفظ کنیم و خیلی از آئین که فرهنگ و رفتار است و باعث تحکیم و
استحکام خانواده شده، زنده شود.